دلم تنگه.
دل تنگم
شاید بیشتر از آنچه که در ظاهرم پیداست
از آینه ای که دلتنگی ام را نشانم می دهد بیزارم
از تویی که معشوقه ام دلتنگت است بیزارم.
از این زندگی بیزارم
شاید این ترس است که مرا زنده نگاه داشته است.
ترس از مرگ
از خودکشی
دلم آرامش می خواهد.
یک هم صحبت
یک همدرد
کسی که مرا بفهمد
کسی که بفهمد عشق را چگونه باید نوشت و چگونه باید خواند.
شک، دودلی، اعتماد و بی اعتمادی، چون خوره با من است.
خسته ام.
از انتظار جواب یک سلام
از انتظار یک توجه
از تو
از خودم
از دنیا
کاش ها دیگر برایم بی معنیست
و حالی که جز عذاب چیزی نیست
خسته ام
از خدایی که وجودش را دیگر نمی بینم
برچسب : خسته, نویسنده : 4loveorchess5 بازدید : 174